سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























و نحن اقرب الیه من حبل الورید...

تا حالا شده از ته ته دلت از خدا ممنون باشی، به خاطر اینکه محبتشو تو دلت انداخته؟

زیاد برام پیش اومده بود اما ایندفعه برام یه حس دیگه داشت یه جور خاصی بود.

وقتی یکی از پسرا تو دانشگاه جلو روی خودم زل زد تو چشم یکی از دخترای چادریچادر

دانشگاه که اتفاقا از قبل میشناختمش و بهش شماره داد و اونم با کمال میل پذیرفت. 

(بماند که تو دانشگاه آزاد این یه اتفاق طبیعیه! دعا کنید ارشد دولتی قبول شم..)

و چند روز بعد تو حیاط دانشگاه با هم دیدمشون.

البته هرچی از وضع چادر پوشیدن اون دوستم بگم کم گفتم فقط همینقدر که فکر کنم

2 ساعت جلوی آینه اس تا صورتشو درست کنه.

ته ته دلم قند آب شد که خدایا انقدر ممنونتم که محبت خودتو تو دلم انداختی که وقتی

چادرو سرم میکنم و میرم جلوی آینه و به سیاهی چادرم و سادگی صورتم نگاه میکنم

به قول خودمون امروزیا حال میکنم و میگم خدا جونم نگاه کن همش به عشق توئه ها... 

ذوق این باده ندانی به خدا تا نچشی...

 ممنونم.



نوشته شده در سه شنبه 90 آذر 1ساعت ساعت 6:30 عصر توسط حبل الورید| نظر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin